هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

موئسسه فرهنگی ناری القری


هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

هیات محبّان شاهزاده علی اکبر علیه سلام در سال1386 مصادف با 1428هجری قمری با شماره ثبت 926، در محدوده خیابان فلاطوری و بلوار بعثت شروع به فعالیت کرده است. که سابقه این فعالیت به بیش از 8 سال در زمینه های مختلف فرهنگی و مذهبی می باشد .
مسئول فرهنگی :نوربخش 09130161318
سامانه هیات:30005700110333
سامانه جدید هیات:
982100002020
اختصاصی
985000144303
985000155552

پیوندها


هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

موئسسه فرهنگی ناری القری


يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ب.ظ

حضرت علی اکبر علیه السلام

   علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، که به علی اکبر شهرت دارد، فرزند امام حسین(ع)، پیشوای سوم شیعیان است که در سال ۳۳ق در مدینه به دنیا آمد. گفته‌اند او در سیرت ظاهری و باطنی بسیار به پیامبر اسلام شبیه بوده است. علی اکبر در واقعه عاشورا شجاعت و فدارکاری بسیاری از خود نشان داد و در نبرد با سپاهیان یزید به شهادت رسید. بنابر روایات، وی نخستین شهید از بنی هاشم در روز عاشورا بوده است. مرقد حضرت علی اکبر در جوار پدرش در کربلا قرار دارد.

لقب و کنیه

در گزارش‌های تاریخی، لقب ایشان را «اکبر» و کنیه‌اش را «ابوالحسن» نگاشته‌اند.[۱]

تولد و درگذشت

او در یازدهم شعبان سال ۳۳ هجری در مدینه به دنیا آمد و در دهم محرم سال ۶۱ هجری در حادثه عاشورا به همراه پدر و بسیاری از بنی هاشم به شهادت رسید[۲] و در کنار امام حسین(ع) در کربلا به خاک سپرده شد. نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان وی را با لقب «اکبر» و بزرگترین فرزند امام حسین(ع) گزارش کرده‌اند.[۳] ولی برخی از علمای شیعه وی را کوچک‌تر از امام سجاد(ع) دانسته‌اند.[۴] که این نظر را مرحوم تستری نقد کرده است.[۵]


خاندان

پدر علی اکبر،امام حسین(ع)، پیشوای سوم شیعیان است و مادرش لیلی بنت ابی مرة نام دارد.[۶]

همسر و فرزندان

دلایل مختلفی بر ازدواج و فرزند داشتن حضرت علی اکبر(ع) در منابع موجود است.

دلیل اول: با توجه به زیارتنامه‌ای که برای حضرت علی اکبر نقل شده است، به نظر می‌رسد ایشان دارای اهل و عیال بوده‌اند. زیارتنامه ایشان این‌گونه است: صَلّی اللهُ عَلَیک وَ عَلیٰ عِتْرَتِک و اَهْلَ بَیْتِک وَ آبائِک وَ اَبْنائِک.[۷]

دلیل دوم: همچنین سفارش امام صادق(ع) به ابو حمزه ثمالی که فرمود: چون به قبر حضرت رسیدی، « ضَعْ خَدَّک عَلَی الْقَبْرِ وَ قُلْ: صَلَّی اللهُ عَلَیْک یا اَبَا الْحَسَنِ!» که با توجه به این فراز، ایشان فرزندی به نام حسن داشته است.[۸]

دلیل سوم: شیخ کلینی در فروع کافی حدیثی از امام رضا(ع‌) نقل کند که حکایت از ازدواج حضرت عل اکبر(ع) با کنیزی و داشتن فرزندی به نام حسن دارد.

با این وجود برخی از علمای انساب و محققان تصریح کرده‌اند از ایشان اولادی نمانده و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است.[۹] اما این نظر نیز دلالت بر نبود فرزند برای وی نمی کند، چرا که ممکن است از حسن پسر علی اکبر(ع) فرزندی نمانده باشد.

دلیل چهارم: ابوالفرج در مقاتل الطالبین شعری نقل کرده که مضمون آن در مورد سخاوت حضرت علی اکبر(ع) است، بر اساس این شعر در خانه علی اکبر همیشه آتش غذا دایر بوده و مردم درمانده و مسافرین در مدینه به آن خانه مراجعه می کردند.[۱۰] وقتی علی اکبر خانه ای مجزا داشته می توان نتیجه گرفت که وی مستقل بوده و ازدواج کرده بوده است.

نامگذاری

پدر، نام کودک را «علی» نهاد تا با این کار با کسانی که در صدد کم رنگ کردن و محو نام و سیره امام علی(ع) بودند مقابله کرده باشد، امام حسین(ع) نه تنها نام این فرزند خود را علی نهاد بلکه برای هر سه پسر خود نام علی را برگزید.[۱۱]

تربیت و آموزش

امام حسین(ع) که از تمامی اصول اساسی و شیوه‌های تربیتی آگاهی داشت، خود را با دنیای کودکی هماهنگ می‌کرد و رفتاری که شایسته کودکی فرزند بود، انجام می‌داد تا لحظه‌ای از شرایط روحی روانی کودک خویش دور نماند.

امام حسین(ع) به فردی به نام عبدالرحمان به جهت آموزش سوره حمد به فرزندش، هدیه‌ای گران بها داد و فرمود:

«این هدیه توان برابری عطای معلم علی را ندارد که در برابر تعلیم قرآن، همه هدایا ناچیز است.».[۱۲]

سیمای ظاهری علی اکبر

قیافه‌اش با ابهت بود و چون ماه تابان می‌درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. از چهار شانه بلندتر و ازبلندکوتاهتر. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه وگشاده با مژه‌هایی پرموداشت،اندامش متناسب و معتدل و سینه وشانه‌اش پهن بود.

به سرعت راه می‌رفت وهنگام راه رفتن چنان بود که گویی از زمین سراشیب فرود می‌آید یااز روی سنگی به نشیب می‌رود. چون به طرف کسی برمی‌گشت با تمام بدن برمی‌گشت. نگاهش به زمین بود تا به آسمان. بوی مشک و عنبر از او بلند بود.[۱۳]

از این رو، امام حسین(ع) او را شبیه‌ترین مردم در خلقت وآفرینش، اخلاق و صفات روحی، گفتار و آداب اجتماعی به رسول خدا(ص) معرفی می‌کرد.[۱۴]

ویژگی‌ها، فضایل و مناقب

مقام نقل حدیث

از آنجا که از جد خود امام علی(ع) سخنان بسیاری روایت می‌کرد،به عنوان محدث شناخته شد.[۱۵]

اعتراف دشمن به شایستگی علی اکبر

معاویه علی اکبر را شایسته خلافت می‌داند، او می‌گوید:

« اَوْلَی النّاسِ بِهذالامْرِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَینِ بْنِ عَلی٬ جَدُّهُ رَسولُ اللهِ وَ فیهِ شَجاعَةُ بَنی‌هاشِم وَ سَخاهُ بنی‌اُمَیّه و رَهوُ ثَقیف[۱۶]

شایسته‌ترین افراد برای امر حکومت، علی اکبر فرزند امام حسین(ع) است که جدش رسول خدا(ص)است و شجاعت بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است.

آیینه رسول الله(ص)

به شهادت و اقرار امام حسین(ع)، علی اکبر (علیه‌السلام) آیینه تمام‌نمای ظاهر و باطن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بوده است.[۱۷]

حمایت علی اکبر از امام حسین(ع)

در روز عاشورا هنگامی که علی اکبر وارد میدان کربلا شد. مردی فریاد برآورد: «ای علی! تو با امیرالمؤمنین (یزید) نسبت خویشاوندی داری و ما قصد ملاحظه و مراعات حال خویشان او را داریم، اگر بخواهید شما را امان می‌دهیم.» آن حضرت در پاسخ فرمود: « اِنَّ قَرابَةَ رَسولِ اللهِ اَحَقُّ اَنْ تُرعیٰ[۱۸] رعایت خویشاوندی رسول خدا به حقیقت نزدیک‌تر است.

نخستین شهید بنی هاشم

وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود[۱۹] و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است: اَلسَّلامُ عَلیک یا اَوّلَ قَتیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلیلٍ.[۲۰]

استواری در مسیر حق

در منزل بنی مقاتل امام حسین(ع) اندکی به خواب رفت و بعد از بیدار شدن عبارت « اِنّا لِلهِ و اِنّا اِلیهِ راجِعونَ وَ الْحَمْدُلِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ» را تکرار می‌فرمود، علی اکبر از علت این کارسؤال کرد امام(ع) پاسخ داد:

پسرم! مرا خواب ربود، ناگاه شنیدم سواری می‌گوید: این قوم حرکت می‌نماید و مرگ، آنها را تعقیب می‌کند، از این گفتار فهمیدم که مرگ ما فراخواهد رسید. علی اکبر گفت: پدر جان! خداوند بر شما بدی نبیند، مگر ما بر حق نیستیم؟ امام(ع) فرمود: آری، به حق آن کسی که همه بندگان به سوی او باز می‌گردند.

علی اکبر گفت:‌ای پدر! در هنگامی که بر حق استوار باشیم از مرگ ابائی ندارم. امام(ع) در حق علی دعای خیر فرمود: خداوند بهترین اجر و پاداش فرزندی را از جانب پدر به فرزند خویش به تو عنایت فرماید.»[۲۱]

شعار علی اکبر در روز عاشورا

پس از آن که علی اکبر(ع) امان‌نامه سپاه ابن سعد را رد کرد، حملات پی در پی خود به آن قوم را با این شعار آغاز کرد:

اَنا عَلِیُّ بْنُ الحُسَیْنِ بْنِ عَلی نَحْنُ وَ بِیْتُ اللهِ اَولیٰ بِالنَّبِی
تَاللهِ لایَحْکمُ فینا ابْنُ الدَّعِی اَضْرِبُ بِالسَّیْفِ اُحامی عَنْ اَبی
ضَرْبَ غُلامٍ هاشِمیٍّ قُرَشی[۲۲]
من علی فرزند حسین، فرزند علی هستم، به خانه خدا (کعبه) قسم، ما به پیامبر(ص) سزاوارتریم؛

سوگند به خداوند این زنازاده نمی‌تواند بر ما حکم راند، با شمشیر شما را می‌کشم و از پدرم حمایت می‌کنم؛

آن هم شمشیر زدن نوجوانی از تبار هاشم و قریش.

سخن امام حسین(ع) درباره علی اکبر

امام حسین(ع) نظاره‌گر حماسه‌سازی علی اکبر بود که[۲۳]فریاد برآورد:

« یابْنَ سَعْد، قَطَعَ اللهُ رَحِمَک کما قَطَعْتَ رَحِمی و لَمْ تَحْفَظْنی فی رَسولِ الله(ص)»
ای ابن سعد! خداوند نسل تو را قطع کند، همان‌گونه که تو نسل مرا قطع کردی و خویشاوندی مرا با رسول الله(ص) مراعات نکردی، خداوند کسی را بر تو مسلط کند تا سرت را در بسترت از تن جدا سازد.[۲۴]

سپس فرمود:

« اَللهمَّ اشْهَدْ عَلَی هاؤُلاءِ، فَقَدْ بَرَزَ اِلَیهِمْ اَشْبَهُ النّاسِ بِرَسولِک مُحمّد خَلْقاً وَ خُلْقاً و مَنْطِقاً»[۲۵]
پروردگارا! تو را بر این قوم شاهد می‌گیرم، در برابر اینها شخصی به رزم آمده که او شبیه‌ترین مردم در خلقت ظاهری و اخلاق باطنی و گفتار به رسول تو – محمد صلی الله علیه و آله – است.[۲۶]

نیز فرمود:

« وَ کنّا اِذا اشْتَقْنا اِلی رُؤیةِ نَبِیک نَظَرْنا اِلیهِ»[۲۷]
هرگاه ما شیفته دیار (جمال) پیامبر تو بویدم، به او (علی اکبر) نظر می‌انداختیم.»

همچنین امام(ع) فرمود: «خداوندا! برکات زمین را از آنها منع کن و بین آنها تفرقه بینداز، و آنها را سخت از هم جدا کن و درتا یاری کنند، سپس با ما دشمنی کردند و به جنگ ما در آمدند در واقع آنها ما را دعوت کردند. هرگز والیان و سردمداران را از آنان خشنود مساز، فرقه‌های مختلف قرارشان ده»

سپس امام(ع) دو آیه از آل عمران را تلاوت کرد.[۲۸]

نبردهای علی اکبر

اولین نبرد علی اکبر(ع)

علی اکبر در حمله نخست به سپاه دشمن گاه به جناح راست و گاه چپ و گاه به قلب سپاه کوفه حمله می‌برد. هیچ گروهی تاب مقاومتش را نداشت. گفته‌اند در این درگیری صد و بیست سوار را به خاک انداخت. دیگر تشنگی توان او را برده بود.

برای تجدید قوا به سوی پدر بازگشت تا از تشنگی خود، پدر را با خبر سازد.

امام(ع) به محض اطلاع از وضعیت علی، به گریه افتاد و فرمود: «زبانت را بیاور و سپس زبان علی را مکید [ممکن است که امام(ع) با این کار می‌خواستند به فرزندش بفهماند که؛ علی جان لب‌های بابایت نیز خشکیده است و تشنه است]

سپس نگین انگشترش را به علی داد و فرمود: «این نگین را بگیر و در دهانت بگذار، امیدوارم به زودی جدت را ملاقات کنی و آن حضرت شما را به کاسه‌ای سیراب خواهد فرمود که بعد از آن هرگز تشنگی نباشد.»[۲۹] همین عبارت با قدری اختلاف از سید بن طاووس نقل شده است.[۳۰]

دومین نبرد علی اکبر

علی بن الحسین پس از دیدار امام(ع)، به میدان بازگشت. حدود دویست نفر از اهل کوفه را به خاک انداخت. [۳۱]

با این همه، اهل کوفه چندان رغبتی در قتل علی اکبر از خود نشان نمی‌دادند.[۳۲]

شهادت

هنگامی که علی اکبر با آن حملات شجاعانه بر دشمن می‌تاخت، ناگاه چشم مُرّةُ بن مُنقذ به جناب علی افتاد؛ او گفت: «گناهان عرب به گردن من باشد اگر پدرش را به عزای او ننشانم.[۳۳] ناگهان شمشیری بر فرق علی زد. علی از آن ضربه بی‌تاب شد. دیگران نیز بر او حمله‌ور شدند.[۳۴]

آن قوم از هر طرف علی را زخمی می‌زدند. هنوز رمقی در تن داشت که فریاد برداشت:‌ای پدر! سلام بر تو باد، این جدم رسول خداست، او به جامی لبریز مرا سیراب کرد، او همی گوید: به سوی ما شتاب کن، و سپس نفسی کشید و به دیدار باقی شتافت.[۳۵]

پس از شهادت

آمدن امام حسین(ع) بر بالین فرزندش

امام(ع) به بالین فرزند خود آمد « وَ انْکبَّ عَلَیْهِ وَ اَصْفا خَدَّهُ عَلیٰ خَدِّهِ؛ و خود را روی علی انداخت و گونه بر گونه فرزند نهاد.»[۳۶]

امام حسین(ع) آن قوم را نفرین کرد: « قَتَلَ اللّهُ قَوْماً قَتَلوک[۳۷] خداوند بکشد قومی که تو را کشت.»

سپس فرمود: « یا بُنَیَّ ما اَجراهُمْ عَلی الرَّحْمانِ وَ عَلی انْتِهاک حُرْمَةِ الرَّسولِ؛‌ای پسرم! اینها نسبت به خدا چه گستاخ و بی‌شرم‌اند و هتک حریم رسول خدا می‌کنند.»

بعد فرمود: « عَلَی الدُّنیا بَعْدَک الْعَفا؛ پس از تو‌ای پسرم! افّ بر این دنیا باد.» مقاتل الطلبین؛[۳۸]

پاشیدن خون علی به آسمان

سپس امام(ع) مشتی از خون پاک علی را بر گرفت و به طرف آسمان پاشید. قطره‌ای از آن روی زمین نریخت؛[۳۹]

در زیارت صحیح السندی که امام صادق(ع) به ابوحمزه ثمالی آموخته‌اند، اینگونه آمده است: بِاَبی اَنْتَ وَ اُمّی مِنْ مُقَدَّمٍ بَیْنَ یَدَی اَبیک٬ یَحْتَسِبُک وَ یَبْکیٰ عَلَیْک، مُحْرِقاً عَلَیْک قَلْبُهُ، یَرْفَعُ دَمَک بِکفِّهِ اِلیٰ عَنانِ السَّماءِ لاتَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ، و لاتَسْکنُ عَلَیْک مِنْ اَبیک زَفْرَةٌ[۴۰]

پدر و مادرم به فدای تو،‌ای کسی که از پدرت پیشی گرفتی در حالی که او تو را به شمار آورد و بر تو بگریست. دل او به سبب مصیبت تو آتش گرفت و خونت را به آسمان می‌پاشید، به گونه‌ای که قطره‌ای از آن بازنگشت، و آه پدرت بر مصیبت تو هرگز آرام نگرفت.

انتقال شهید به خیمه شهدا

برای انتقال بدن علی، امام(ع) جوانان اهل بیت(ع) را اینگونه امر فرمود: اِحمِلوا اخاکم؛ برادرتان را حمل کنید» آنها همه رفتند تا بدن مبارک علی را آورده، در برابر خیمه‌هایی که محل رزم آنها بود بگذارند[۴۱]

زینب کبری (علیهاالسلام) به همراه بقیه زنان، ناله‌کنان جلو آمده[۴۲] فریاد می‌زد: «یا اخاه! یا اخاه؛

وای برادرم! وای برادرم!» او آمد و خود را بر نعش علی انداخت. امام حسین(ع) خواهرش رابه سوی خیمه گاه روانه کرد و بعد به جوانان اهل بیت فرمود: «اِحْمِلوا اَخاکمْ؛ برادرتان را حمل کنید» جوانان علی را از قتلگاهش برداشتند و در برابر خیمه‌گاه بر زمین نهادند.[۴۳]

لعن قاتل علی اکبر

در زیارت ناحیه مقدسه قاتل حضرت علی اکبر،مورد لعن امام زمان(عج) قرار گرفته است. عبارت زیارت ناحیه این است: « ... حَکمَ اللهُ عَلیٰ قاتِلِک مُرّةِ بْنِ مُنقِذِ بنِ نُعمانِ الْعَبْدِی، لَعَنَهُ اللهُ وَ أخزاهُ و مَنْ شَرَک فی قَتْلِک و کانَ عَلیْک ظَهیراً[۴۴]

خدا خود حکم کند بر قاتل تو، مرة بن منقذ بن نعمان عبدی لیثی، او را خداوند لعنت کند و ذلیلش سازد و هر که در کشتن شما شریک شد و یاور آنها بود، خداوند جهنم را به آنها بچشاند که چه بد جایگاهی است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی