ولادت
الف) پیرامون ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)
تاریخ
دقیق و روشنی که ما را به مدت عمر آن حضرت راهنمایی نماید و یا اینکه سن و
سال آن جناب را کاملا مشخص نماید، وجود ندارد. بیشتر مورخینی که متعرض
زندگانی آن حضرت شده اند، در ضمن وقایع سال 61 هجری قمری و حوادث عاشورا
مطرح کرده اند.([1])
در مورد سن و سال آن جناب، بین مورخین تفاوت فاحشی
وجود دارد که برخی آنجناب را 19 ساله و عده ای 20 ساله و بعضی 38 ساله گفته
اند و حتی گروهی گفته اند که آنجناب در روز عاشورا بالغ نبوده در عین حال
عده ای سن آنجناب را 33 سال ذکر کرده اند.
با توجه به اختلافات فوق که
در تعیین عمر حضرت علی اکبر(علیه السلام) وجود دارد، لقب «اکبر» نیز مجهول
می نماید، لذا عده ای از بزرگان علم و فقاهت، در اینکه آیا لقب اکبر برای
امام سجاد(علیه السلام) بوده و یا لقب برادرش علی است که در کربلا به شهادت
رسیده است، توقف نموده و در این مورد مطلبی نفرموده اند.([2])
عده ای
دیگر، لقب اکبر را منسوب به امام سجاد(علیه السلام) می دانند و امام
سجاد(علیه السلام) را بزرگتر از برادرش معرفی کرده اند.([3])
به هر حال، برای معلوم کردن سن و سال دقیق آن حضرت، نیاز به تحقیق بیشتری وجود دارد.
تحلیل آراء مورخین و مطابقت آن با نظر محققین:
صرف
نظر از آراء گوناگونی که در مورد سن آن حضرت ارائه شده است، قرائن و دلایل
قوی و مستدلی وجود دارد که با استناد به آنها می توان تاریخ نسبتاً دقیق و
یا کاملا روشنی برای ولادت و عمر آن حضرت ارائه نمود.
بعضی از محققین
ضمن در نظر داشتن تمام نظراتی که پیرامون ولادت و عمر حضرت علی اکبر(علیه
السلام) ارائه شده است، یازدهم شعبان سال 33 هجری قمری را سال ولادت آنحضرت
بیان نموده اند. به عنوان مثال، آیت الله عبدالرزاق الموسوی المقرم به نقل
از کتاب انیس الشیعه تألیف محمد عبدالحسین کربلائی و کتاب حدائق الوردیه
فی مناقب ائمه الزیدیه تألیف حسام الدین محلی می نویسد: «علی اکبر(علیه
السلام) در یازدهم شعبان المعظم سال 33 هجری قمری، دو سال قبل از کشته شدن
(خلیفه سوم) عثمان،([4]) چشم به جهان گشود که عثمان در سال 31 هجری قمری
کشته شده است.»([5])
سپس اضافه می کند: مرحوم ابن ادریس حلّی در زیارات
کتاب سرائر فرموده اند: «علی اکبر(علیه السلام) در زمان خلافت عثمان متولد
شده اند و این کلام با تاریخی که بیان شد موافق است.
بنابراین سن آنجناب در روز عاشورا نزدیک به 27 سال بوده است.([6])
دلیل دوم: هماهنگی نزدیک به اتفاق مورخین
جمع
کثیری از مورخین حضرت علی اکبر(علیه السلام) را از حضرت سید الساجدین و
امام العابدین، بزرگتر دانسته اند، به گونه ای که تزاید نقل علماء مشعر به
اتفاق و اجماعی است که سایر اقوال مطرح شده را محکوم اتفاق فوق می نماید.
(دلیل چهارم توضیح بیشتری در این مورد دارد).
دلیل سوم: صراحت کلام امام سجاد(علیه السلام)
وقتی
آزادگان و اهل بیت امام مظلومان، حسین بن علی(علیه السلام) را وارد شام
نمودند و در مجلس یزید وارد کردند، یزید لعنة الله علیه رو به امام
سجاد(علیه السلام) کرد و گفت: نام تو چیست؟ امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
نامم علی بن الحسین است. یزید گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ امام
سجاد(علیه السلام) جواب دادند: «کان لی اخ اکبر منی یسمی علیا
فقتلتموه([7])»
«برادری بزرگتر از خود به نام علی داشتم، که شما او را کشتید.»
ممکن است گفتار ابن کثیر در البدایه و النهایه در این مورد، مأخوذ از کلام امام سجاد(علیه السلام) باشد که می گوید:
«و کان له اخ اکبر منه یقال له علیاً ایضاً([8])»
امام سجاد(علیه السلام) برادری از خود بزرگتر داشت، که او را نیز علی می گفتند.
دلیل چهارم: تناسب سنی با امام سجاد(علیه السلام)
لحاظ
ترتیب و تناسب سنی امام سجاد(علیه السلام) که در تاریخ 36 و یا 38 هجری
قمری متولد گردیده([9]) و توجه به سن امام باقر(علیه السلام) که در کربلا
حضور داشته و 4 سال از عمر مبارکشان می گذشته است،([10]) و با عنایت به
فرمایش نقل شده از امام سجاد(علیه السلام) که مطرح شد، ما را به این نکته
واقف می سازد که تاریخ روشن و زمان تولد حضرت علی اکبر(علیه السلام) سال 33
هجری قمری باشد که در وقت شهادت 28 ساله بوده است.
دلیل پنجم: عنایت و توجه به فرزندان امام حسین(علیه السلام)
یکی
دیگر از دلایلی که می تواند ما را به سن و سال آن حضرت راهنمایی نماید،
عنایت به تعداد فرزندان حضرت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) است. قبل از
اینکه بخواهیم این دلیل را توضیح دهیم، باید ببینیم حضرت ابا عبداللّه
الحسین(علیه السلام) چند فرزند داشته اند؟
فرزندان امام حسین(علیه السلام)
در
این مسأله که حضرت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) چند فرزند داشته است و
یا از فرزندان آن حضرت چند نفر دختر و چند نفر پسر بوده اند؟ باز اختلاف
آراء مورخین بسیار است. مورخین، از 6 فرزند تا 12 فرزند برای حضرت ابا
عبداللّه الحسین(علیه السلام)نقل نموده اند.([11])
بعنوان مثال، شیخ مفید (ره) در کتاب ارشاد تعداد فرزندان حضرت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام)
را
6 نفر فرموده که 4 تا پسر و 2 دختر بوده اند. پسران آنحضرت اوّلی امام
سجاد(علیه السلام) و دوّمی علی بن الحسین شهید کربلا و سومی جعفر بوده که
قبل از قضیه کربلا وفات یافته و چهارمی نیز عبداللّه رضیع بوده که در روز
عاشوراء در دامن حضرت ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) به شهادت رسیده است
و دختران آنحضرت یکی سکینه از رباب و دیگری فاطمه از ام اسحاق نام
داشتند.([12]) مرحوم اربلی در کشف الغمه، در یکی از نقلهای خود تعداد
فرزندان حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) را 10 نفر گفته است که 6 پسر
و 4 دختر بوده اند. پسرها به غیر از امام سجاد(علیه السلام) و حضرت علی
اکبر(علیه السلام)، محمد و عبدالله و جعفر و علی اصغر و دختران را نیز زینب
و سکینه و فاطمه که مشهورند نام برده و دختر چهارمی را ذکر نکرده
است.([13]) و شاید دختر چهارمی، حضرت رقیه باشد که به جهت شهرت و معروفیتی
که دارد ذکر نگردیده شده باشد.([14]) بعضی از مورخین نیز تعداد اولاد آن
حضرت را 8 نفر([15]) و عده ای دیگر بیشتر از 10 نفر تا 12 نفر گفته
اند.([16]) به هر حال این اختلاف در مورد اولاد حضرت ابا عبداللّه
الحسین(علیه السلام) وجود دارد.
نتیجه:
با
توجه به دلایل یاد شده و قراین و شواهدی که در مورد زندگانی حضرت علی
اکبر(علیه السلام) در دسترس ماست، سن آن جناب باید چیزی بین 27 تا 28 سالگی
بوده باشد که با این سن در صحرای کربلا همراه پدر بزرگوار و عده ای از
عشیره و فامیل هاشمی تبار خود، به شهادت رسیده است.
ب) ازدواج حضرت علی اکبر(علیه السلام)
یکی
دیگر از مسائلی که در راستای زندگی حضرت علی اکبر(علیه السلام) مطرح می
گردد و تا اندازه ای هم اهمیّت دارد، مسأله ازدواج آن حضرت است. حال باید
به این سؤال پاسخ داد که آیا علی اکبر(علیه السلام) ازدواج کرده بودند و در
صورت تأهل آیا بچه و فرزندی نیز داشته اند یا نه؟ جواب از این سؤال نیاز
به تحقیق بیشتر دارد و تا آنجا که ما تحقیق کردیم قرائن و اماراتی وجود
دارد که حاکی از ازدواج و تأهل آن حضرت است.
یکی از قرائنی که می رساند
حضرت علی اکبر(علیه السلام) متأهل بوده و دارای فرزند نیز بوده اند، زیارت
نامه ای است که مرحوم ابی القاسم جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه قمی، در
کتاب شریف کامل الزیارات، برای حضرت علی اکبر(علیه السلام) نقل می کند.
فرازهائی از این زیارت نامه، خبر از ازدواج و بچه داشتن آن حضرت می دهد.
این زیارت نامه که به روایت ابو حمزه ثمالی از امام صادق(علیه السلام) نقل
شده است، در فرازی از خود دارد:
«صلی اللّه علیک و علی عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک و امهاتک الاخیار الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهّرهم تطهیراً»
یعنی:
درود خداوند بر تو و عترت و اهل بیت و پدران و فرزندان و مادرانت باد
برگزیدگانی که خداوند ناپاکی را از آنان دور داشته و بالاترین طهارت و پاکی
را نصیب آنان کرده است.
همانگونه که محقق ربانی آیت الله موسوی مقرّم
فرموده است، از این زیارت نامه به خوبی استفاده می گردد که آن حضرت دارای
فرزند بوده اند مثلا لفظ «ابناء» دلالت روشی دارد بر داشتن فرزند. همانگونه
که دلالت «عترتک» نیز می رساند که آن حضرت دارای فرزند و ذریّه است. زیرا
عترت شخص، همان ذریّه اوست و اگر فردی فرزند یا ذریّه نداشته باشد، اطلاق
«عترت» بر او صحیح نمی باشد.([17]) در فراز دیگری از این زیارت نامه آمده
است که:
«ضع خدک علی القبر و قل صلی اللّه علیک یا ابا الحسن ثلاثاً([18])»
صورت را بر قبر (شریف حضرت علی اکبر(علیه السلام)) گذاشته و سه بار بگو (صلی اللّه علیک یا ابا الحسن).
یا
ابالحسن، کنیه ای است برای آنحضرت که در این زیارت نامه مقدس به آن اشاره
شده است. و خود این کنیه می رساند که حضرت دارای فرزندی پسر، به نام «حسن»
بوده اند که بواسطه نام فرزند، حضرت نیز مکنی به اسم او گشته است.
حال
اگر کسی دلالت «ابالحسن » یعنی این کنیه را بر داشتن فرزند، برای آن جناب
قبول ننماید و بگوید در عربها رسم است که فرزند خود را از همان اول طفولیت
مکنی به کنیه می نمایند ولو فرزندی هم نداشته باشد، در جواب می گوئیم: اولا
این مسأله که در تمام عربها این رسم باشد و همه آنان بچه هایشان را از
اوان طفولیت به یک کنیه ای، نام نهاده باشند درست نیست و معمولا کنیه شخص،
موقعی معروف و مشهور می گردد که دارای فرزند باشد.
ثانیاً: مرحوم کلینی
در فروع کافی روایتی را نقل می نماید که حضرت علی اکبر(علیه السلام) جاریه
ای داشته و از آن جاریه دارای فرزندی نیز بوده است که این خود در کنار
زیارت نامه شریف آن حضرت، دلیل قانع کننده ای بر ازدواج و داشتن فرزند حضرت
علی اکبر(علیه السلام) است. روایت این است:
«علی بن ابراهیم عن ابیه عن
احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی عن ابی الحسن الرضا(علیه السلام) قال سئلته
عن الرجل، یتزوج المرأة و یتزوج ام ولد ابیها فقال لا باس یذالک فقلت له
بلغنا عن ابیک ان علی بن الحسین(علیه السلام) تزوج ابنة حسن بن علی و ام
ولد الحسن و ذالک ان رجلا من اصحابنا سالنی ان اسالک عنها، فقال لیس هکذا
ائما تزوج علی بن الحسین(علیه السلام)ابنة الحسن و ام ولد لعلی بن الحسین
المقتول عندکم([19])».
بزنطی می گوید: از حضرت امام رضا(علیه السلام)
راجع به مردی که با زنی ازدواج نموده و ام ولد پدر آن زن را نیز به عقد و
ازدواج در آورده سؤال کردم، امام(علیه السلام) فرمود اشکالی ندارد. سپس می
گوید که به آقا امام رضا(علیه السلام) عرض کردم که برایمان از پدر بزرگوارت
نقل شده که فرمودند امام سجاد(علیه السلام) با دختر امام حسن و ام ولد
امام حسن(علیه السلام) ازدواج کرده اند و این مسئله را یکی از دوستانمان از
من سؤال کرده تا از شما بپرسم (که آیا چنین چیزی بوده یا نه؟) امام
رضا(علیه السلام) در جواب فرمودند: این طوری نیست، بلکه کسی که با دختر
حسن(علیه السلام) ازدواج کرد امام سجاد(علیه السلام) بوده و آنکه با ام ولد
حسن ازدواج کرد همان علی اکبر(علیه السلام) مقتول و شهیدی است که شما می
شناسید.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ علی اکبر، عبدالرزاق موسوی
2ـ منتهی الامال، شیخ عباس قمی
3ـ ترجمه نفس المهوم، شیخ عباس قمی
4ـ ترجمه الارشاد، شیخ عباس قمی
5ـ تحریفهای عاشورا، شهید مطهری
[1]- محمد بن جریر طبرى، تاریخ الملوک و الامم، ج 5، ص 446. شیخ مفید ارشاد، ج 2، ص 135.
[2]- میرزا ابوالفضل تهرانى، شفاء الصدور فى زیارت العاشورا (انتشارات سیدالشهداء (علیه السلام) ایران) ج 2، ص 446.
[3]- حضرت آیة الله خوئى، مجمع الرجال الحدیث، مدینة العلم قم، ج1، 358.
[4]- شیخ مفید، ارشاد، حر المؤتمر العالمى، ج 2، ص 135.
[5]- حسام الدین المحلّى، حدائق الوردیه فى مناقب ائمه الزیدیه (طبع قدیم، دمشق، غیر هاتف، ص 116.
[6]- همان مدرک، ص 16.
[7]- ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص 120، مؤسسه اسماعیلیان.
[8]- ابن کثیر، البدایه، ج 9، ص 103.
[9]- شیخ عباس قمى، منتهى الامال، ص 557، مطبوعاتى حسینى، 1372 هـ ش.
[10]- همان مدرک، ج 2، ص 671.
[11]- میرزا ابوالفضل تهرانى، شفاء الصّدور فى زیارت العاشورا، ج 2، ص 354، انتشارات سیدالشهدا، چاپ سوم ایران.
[12]- شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 135، المؤتمر العالمى.
[13]- على الاربلى، کشف الغمه، ج 2، ص 38، تبریز کتبة بنى هاشم.
[14]- میرزا ابوالفضل تهرانى، شفاء الصّدور، ج 2، ص 357، انتشارات سیدالشهداء ایران.
[15]- ابن شهرآشوب، المناقب، ج 4، ص 77، چاپ العلمیة بقم.
[16]- میرزا ابوالفضل تهرانى، شفاء الصدور، ج 2، ص 358، انتشارات سیدالشهداء ایران.
[17]- على اکبر عبدالرزاق الموسوى، ص 15، المقرّم کتبة الحیدریه فى النجف.
[18]- ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 253، کتبته الصدوق، چاب اوّل.
[19]- کلینى، فروع کافى، ج 5، ص 363.