هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

موئسسه فرهنگی ناری القری


هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

هیات محبّان شاهزاده علی اکبر علیه سلام در سال1386 مصادف با 1428هجری قمری با شماره ثبت 926، در محدوده خیابان فلاطوری و بلوار بعثت شروع به فعالیت کرده است. که سابقه این فعالیت به بیش از 8 سال در زمینه های مختلف فرهنگی و مذهبی می باشد .
مسئول فرهنگی :نوربخش 09130161318
سامانه هیات:30005700110333
سامانه جدید هیات:
982100002020
اختصاصی
985000144303
985000155552

پیوندها


هیئت محبان شاهزاده علی اکبر اصفهان

موئسسه فرهنگی ناری القری


شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

حضرت ابالفضل(ع) و حضرت علی اکبر(ع) در کربلا چند سال داشتند؟ آیا ازدواج کرده بودند؟ با چه قبیله ای، اسم همسر و فرزندان آن بزرگواران چه بود؟ آیا در کربلا حضور داشتند؟

          

حضرت ابوالفضل العباس(ع)، با لبابه دختر عبیدالله بن عباس، پسر عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ازدواج نمود. (ابوعبدالله المصعب بن عبدالله بن المصعب الزبیری، نسب قریش، دارالمعارف للطباعه و النشر، 1953 م، ج1، ص 79؛ المحبّر، ابو جعفر محمد بن حبیب البغدادی، بیروت، منشورات دار الافاق الجدیده؛ بی تا، ج 1، ص 44 )لبابه، از بانوان بزرگ زمان خویش بود و در فضایی آکنده از نور و قرآن و مالامال از عطر روح نواز محبت به خاندان وحی، دیده به جهان گشوده و در سایه سار «قرآن و عترت» تربیت یافته بود. مادر لبابه، ام حکیم جویری دختر خالد بن قرظ کنانی است. (عبدالرزاق المقرم، العباس(ع)، نجف، مطبعة الحیدریه، بی تا، ص195)
تاریخ ازدواج: تاریخ ازدواج چندان مشخص نیست اما از سن فرزندان حضرت عباس(ع) می توان حدس زد که ازدواج او بین سال های 40 تا 45 هجری صورت گرفته و اینکه سن او هنگام ازدواج بیست سال بوده است، (حسین عماد زاده، زندگانی قمر بنی‌هاشم، اول، کتابفروشی اسلامیه، 1322 شمسی، ص 26).
فرزندان حضرت: ثمره این پیوند فرزندانی به نام های عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر بود. (عبدالرزاق المقرم، العباس(ع)، نجف، مطبعة الحیدریه، بی تا، ص 195) اما بین تاریخ نگاران در تعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد.
برخی، حضرت عباس(ع) را صاحب دو فرزند به نام های عبیدالله و فضل دانسته اند(السید عبدالمجید الحائری، ذخیرة الدارین، نجف، مطبعة المرتضویة، 1345 ق، ج 1، ص 145؛ وسیله الدارین، ص 278) و برخی دیگرعبیدالله، حسن و قاسم(بطل العلقمی، ج 3، ص 429)و برخی نیز عبیدالله و محمد را فرزندان او بر شمرده اند.
پس از شهادت حضرت عباس(ع) و فرزندان او در کربلا، لبابه به عقد زید بن الحسن(ع) «فرزند امام مجتبی(ع)» در آمد و از او صاحب دختری به نام نفیسه گردید.
سن حضرت هنگام شهادت: حضرت ابوالفضل العباس در سال 26 ه.ق به دنیا آمد(بحارالانوار، ج 45، ص 39). ودر دهم محرم سال 61 هجری قمری به شهادت رسیدند لذا سن آن بزرگوار در روز عاشورا باید 34 یا 35 سال باشد.
آیا در کربلا فرزندان حضرت حضور داشتند؟عده ای از مورخان نوشته اند که عباس بن علی(ع) در کربلا خانواده خود را به همراه برده بود و در خیمه ای مجزا اسکان داده بود. و در روز عاشورا ابتدا دو فرزند خود را به میدان فرستاد و هر دو به شهادت رسیدند. آن گاه خود به میدان و یا به طرف شریعه فرات رفت. و برخی دیگر از مورخان معتقدند که فرزندان عباس بن علی(ع) در مدینه بودند و در کربلا حضور نداشتند. قول اخیر مشهورتر و صحیح تر می باشد.

حضرت علی اکبر (علیه السلام)
سن حضرت: مرحوم مقرّم می نویسد: علی اکبر در روز یازدهم شعبان(انیس الشیعه، سید محمدعبدالحسین هندی کربلائی) سال 33هجری- دو سال قبل از کشته شدن عثمان(الحدایق الوردیه) به دنیا آمد. و این موافق است با قول ابن ادریس(ره) در «سرائر» که فرموده: حضرت علی اکبر در خلافت عثمان چشم به دنیا گشود.
پس در روز عاشورا آن بزرگوار 27ساله بوده و تایید می شود به اتفاق مورّخین و علماء علم نسب که حضرت علی اکبر از امام سجّاد (ع) بزرگتر بوده، و امام سجّاد (ع) در روز عاشورا 23سال داشته اند، و اینکه بعضی سن آن جناب را 17یا 19سال نقل کرده اند، با این اتفاق مغایر است، مضافاً بر اینکه شاهدی بر قول خود ندارند. (زندگانی قمر بنی هاشم و علی اکبر، مقرم، ص 12)
ابن شهر آشوب (ره) می نویسد: علی اکبر هیجده سال داشت، و گفته شده 25سال بوده است.( مناقب: 4/ 109)
محدّث قمی (ره) گوید: در سن علی اکبر اختلافی عظیم است،ابن شهر آشوب و محمّد بن ابی طالب گویند؛ 18ساله بوده، و شیخ مفید او را 19ساله دانسته( ارشاد 2/ 109)، بنابراین از امام زین العابدین (ع) کوچک تر بوده است. و بعضی گویند 25ساله بوده و غیر از این هم گفته اند. پس علی اکبر از برادرش امام سجاد (ع) بزرگتر بود و این اصلح و اشهر اقوال است. از شیخ اجل ابن ادریس در خاتمه کتاب حج نقل می کند که حضرت علی اکبر بزرگتر بوده، و آن جناب در زمان خلافت عثمان متولد شده است، و از جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است، و شعراء‌ در مدح او اشعار سروده اند.
ابن ادریس در رد کسانی که می گویند علی اکبر کوچک تر بوده مینویسد:‌ در این باب باید به خبرۀ‌ این فن که علماء‌ نسب و تاریخ و اخبارند، مانند زبیر بن بکار رجوع نمود، و نام جمعی را می برد که همگی علی اکبر (ع) را بزرگتر می دانند و بر این قول اتفاق دارند.
مرحوم ملا هاشم می نویسد:‌ آن حضرت 25ساله بوده که دو سال از حضرت زین العابدین(ع) بزرگتر بوده، و احتمالاً این قول اقوی می باشد.
مرحوم مقرّم و بسیاری از مورّخین نقل کرده اند:‌که حضرت علی اکبر(ع) از امام سجاد(ع) بزرگتر است. (زندگانی قمر بنی هاشم و علی اکبر، مقرم ،ص 356)
عدّه ای چون شیخ مفید(ره) در « ارشاد» و طبرسی(ره) در«اعلام الوری» می گویند:‌ امام سجّاد (ع) بزرگتر بوده بدون اینکه شاهدی بیاورند.(زندگانی قمر بنی هاشم و علی اکبر، مقرم، ص 16-20).
ازدواج حضرت علی اکبر(ع) و فرزندان آن بزرگوار: اگر بگوییم آن جناب هنگام شهادت 25سال یا بیشتر داشتند حتماً‌ ازدواج کرده بودند، چون این بزرگوار تارک این سنّت عظیمه نخواهند بود. در حدیثی «کافی» و «تهذیب» و «‌قرب الاسناد» روایت نموده اند که بزنطی از حضرت رضا (ع) سئوال کرد:‌ آیا می شود زنی را با امّ ولد پدر آن زن تزویج نمود؟ فرمودند:‌ بلی، گفت: به ما خبر رسیده که حضرت سجّاد (ع) چنین نمودند؟ یعنی دختر امام حسن مجتبی(ع) و کنیز امّ ولد آن حضرت را تزویج نمودند.
امام رضا(ع) فرمودند:‌ چنین نیست بلکه حضرت سجّاد(ع) دختر امام حسن(ع)، و نیز امّ ولد از حضرت علی اکبر(ع) که در کربلا شهید شده بود را تزویج نمودند. وسائل العرب: 10/111 ، مجمع البحرین: 6/127، مصباح/619).
همچنین با توجه به زیارتنامه‌های حضرت به نظر می‌رسد که ایشان نیز دارای اهل و عیال بوده‌اند. زیارت نامه ایشان اینگونه است: صلى الله علیک و على عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک.(کامل الزیارات/239ب 79 زیارت 18)، همچنین سفارش امام صادق (ع) به ابو حمزه ثمالى که فرمود: چون به قبر حضرت رسیدی، «ضع خدک على القبر! و قل: صلى الله علیک یا ابا الحسن!» که با توجه به این فراز، ایشان فرزندى به نام حسن داشته است.به علاوه بنا بر برخى روایات، نظیر روایت «احمد بن نصر بزنطی»، حضرت على اکبر(ع)، ام ولد (کنیز) داشته است و از او صاحب فرزند بوده است. هرچند برخى از علماى انساب تصریح کرده‌اند که از آن بزرگوار اولادى نمانده و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام چهارم حضرت سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است.

منبع: پرسمان دانشجویی

علی ابن الحسین در «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ...» کیست؟
پرسش
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» علی ابن الحسین کیست؟ علی اکبر یا امام سجاد؟ لطفا دلیل خود را بگویید. آیا قرائنی وجود دارد که نشان دهد منظور کیست؟
پاسخ اجمالی

اگرچه از زیارت نامه ها، دعای توسل، صلوات بر حجج طاهره، روایات و رجز نامه ای که از امام زین العابدین و علی اکبر، علیهما السلام، برجای است استفاده می شود که علی ابن الحسین نام مشترکی برای آن دو حضرت بوده است، امّا از شأن زمانی و مکانی زیارت عاشورا، که اشاره به روز عاشورا و سرزمین کربلا  و کشته شدگان در آن روز دارد، و همین طور از زیارت عاشورای غیر معروفه، زیارت وارث و زیارت مطلقه امام حسین(ع) که لقب شهید، پس از علی ابن الحسین دارد، می شود اطمینان حاصل کرد که مراد از علی ابن الحسین، در السلام علی الحسین و علی ابن الحسین، همان علی اکبر است که در روز عاشورا در سرزمین کربلا به شهادت رسیده است.

پاسخ تفصیلی

توجه به نکاتی می تواند ما را در دستیابی به جواب یاری رساند:

الف: در روایات، زیارت نامه ها، صلوات بر حجج طاهره(ع)، دعای توسل به ائمه(ع) از امام زین العابدین با نام علی بن الحسین یاد شده است مثلا:

السلام علی علیّ بن الحسین (زیارت امام حسین در روز عرفه)؛ اللهم صلّ علی علیّ بن الحسین (صلوات بر حجج طاهره(ع))؛ السلام علیک یا مولای یا ابا محمد علی بن الحسین (زیارت جامعه)؛ یا اباالحسن یا علی بن الحسین (دعای توسل به ائمه).

ب: در زیارت نامه ها و رجز نامه ای که از حضرت علی اکبر برجای است از آن حضرت این گونه یاد شده است: السلام علی علیّ بن الحسین الشهید (زیارت وارث) السلام علی علیّ بن الحسین الشهید (زیارت عاشورای غیر معروفه)؛ السلام علیک یابن الحسین الشهید (زیارت مطلقه امام حسین)[1] و در رجز نامه آن حضرت آمده است: انا علیّ بن الحسین بن علی                نحن و بیت الله اولی بالنبی[2].

ج: اگرچه "علی بن الحسین" در زیارت نامه ها، توسلات، صلوات، رجز نامه و روایات، نام مشترکی برای امام زین العابدین و علی اکبر علیهما السلام است، امّا به دلایل زیر مراد از علی بن الحسین در زیارت عاشورا، علی اکبر است:

1. از امام محمد باقر(ع) روایت شده است:

کسانی که در روز دهم محرم در سرزمین کربلا هستند، و کسانی که در آن روز مقدور نیست در سرزمین کربلا باشند، در صحرا یا بالای منزل، با اشاره به سرزمین کربلا، زیارت عاشورا را بخوانند[3].

2. همانگونه که ملاحظه شد، در زیارت عاشورای غیر معروفه و زیارت وارث و زیارت مطلقه امام حسین(ع)، پس از علی ابن الحسین لقب شهید آمده است، و این لقب برای زین العابدین (ع) در زیارت نامه ها و توسّلات و ....... نیامده است.

3. این زیارت اختصاص به کشتگان دارد. لذا کسی احتمال نداده است که على بن الحسین مذکور در این زیارت، امام زین العابدین علیه السّلام باشد و قرینه بر این مدعا عبارت جابر بن عبد اللّه در زیارت اربعین است که در خطاب به اصحاب گفته است: " السلام على الارواح المنیخة بقبر أبی عبد اللّه"[4] لذا با این سه دلیل می توان اطمینان حاصل کرد که مراد از علی ابن الحسین، همان "علی اکبر" شهید در کربلا باشد.



[1] برای آگاهی از زیارت نامه ها، نک: مفاتیح الجنان.

[2] الإقبال، ص574.

[3] نک: شیخ طوسی ، مصباح المتهجّد ص 543 – 536.

[4] بحارالأنوار، ج 98 ، ص 329 ؛ نک: طهرانی، ابوالفضل، شفاء الصدور،ص 170.

به چه دلیلی تاریخ ولادت حضرت علی اکبر(ع) به صورت قطعی در 11 شعبان تعیین شده است؟
پرسش
برای یک تحقیق و اثبات مسائلی نیاز به دلایل موثق و اسناد تاریخی برای ولادت حضرت علی اکبر دارم. به چه دلیلی تاریخ ولادت ایشان به صورت قطعی در 11 شعبان تعیین شده است؟ چه کسی این را تعیین کرده است؟ بر چه اساس و شواهدی این تاریخ تعیین شده است؟ با آرزوی توفیق روز افزون.
پاسخ اجمالی

در منابع اولیه تاریخی نظیر "طبقات ابن سعد"[1] و تاریخ طبری[2]  وهمچنین در کتاب "نفس المهموم اثر شیخ عباس قمی "[3] که زندگی نامه علی بن الحسین را بیان کرده به تاریخ ولادت حضرت علی اکبر(ع) اشاره ای نشده است.

 

اما عده ای مانند ابن ادریس در سرائر، تولد ایشان را در سالهای پایانی خلافت عثمان می دانند.[4] علامه عبدالرزاق مقرم، نیز با تقویت این نظریه،سال ولادت وی را 33 هجری قمری می داند که مطابق با نظر ابن ادریس است.[5] بر این اساس آن بزرگوار در روز عاشورا 27 ساله بوده که بزرگتر بودن ایشان نسبت به سن امام سجاد(ع) که در روز عاشورا 23 سال داشته‏اند و مورد اتفاق دانشمندان است، ثابت می شود.

 

درباره زاد روز ولادت ایشان فقط در کتاب " مقتل الامام الحسین" تألیف علامه عبدالرزاق مقرم و کتاب دیگر وی به نام؛ "علی اکبر"[6] آمده است: "حضرت علی اکبر(ع) در 11شعبان سال 33 هجری متولد شد".[7]

 

تمام کسانی که زادروزی برای حضرت علی اکبر نقل کرده اند از این دو کتاب استفاده کرده اند.

 

مقرم نیز این تاریخ را از کتاب مخطوط " انیس الشیعة" تألیف سید محمد عبدالحسین جعفری حائری، نقل می کند. و ظاهراً مشخص نیست صاحب انیس الشیعة از چه منبعی نقل می کند.

 

صاحب "الذریعة الی تصانیف الشیعة" در بیان ویژگیهای کتاب انیس الشیعه می گوید: این کتاب را مؤلف در سال 1241هجری قمری بر اساس ترتیب ماه های قمری و با شروع از ماه ربیع الاول نوشته است."[8]

 

بنابراین؛ درباره زاد روز ولادت حضرت علی اکبر(ع) درمنابع تاریخی قرون اولیه که به دست ما رسیده چیزی بیان نشده است. و در روز ولادت ایشان به نقل علامه مقرم اکتفا شده است.

 

 

[1]الطبقات الکبری، ج 5، ص 163،

[2] طبری، تاریخ طبری ، ج 11، صفحه 520  و 629، بیروت، دار التراث، 1387هجری قمری.

[3]نفس المهموم"[3] ، ص 394(انتشارات مسجد جمکران)

[4]سحاب رحمت،ص 449

[5]مقرم، عبدالرزاق، مقتل الامام الحسین، ص 256، انتشارات المکتبة الحیدریة، قم ، 1383.

[6]مقرم، علی اکبر، ص 12

[7]مقرم، عبدالرزاق، مقتل الامام الحسین، ص 256.

[8]تهرانی ،آقا بزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج2،ص 458، نشر اسماععیلیان، قم، 1408.

آیا امام حسین (ع) بدون معطلی به علی اکبر (ع) اجازه میدان رفتن داده و سپس او را بدرقه کرده است؟
پرسش
می گویند که حضرت اباعبدالله (ع) به جوان خود حضرت علی اکبر (ع) بی معطلی اذن میدان داده است، اما مشاهده شده است که پس از رفتن علی اکبر ، امام حسین تا آنجا که می شد او را بدرقه کرد، آیا این مطلب صحیح است؟
پاسخ اجمالی

در مقتل لهوف که از معتبر ترین مقتل های کربلاست جریان اجازه گرفتن حضرت علی اکبر و میدان رفتن ایشان این گونه گزارش شده است:" هنگامی که همه اصحاب اباعبدالله به میدان رفته و به شهادت رسیدند و به جز اهل بیت (بنی هاشم) کسی باقی نماند علی بن الحسین (علی اکبر) (ع) که از زیباترین خوش اخلاق ترین مردم بود به نزد پدر آمد و اجازه میدان رفتن گرفت پس امام به او اجازه داد! سپس نگاه مأیوسانه ای به او کرده و گریه کرده و گفت: بار الها شاهد باش که شبیه ترین مردم به پیامبرت از نظر صورت و سیرت و اخلاق و سخن گفتن (تن صدا)را به سوی این قوم فرستادم.....".[1]

 

از این نقل می توان استفاده کرد که امام به او اجازه داده و با نگاه خود او را بدرقه کرده است.

 

. [1]سید بن طاووس، لهوف ص : 113،  " انتشارات جهان، تهران ،1348ه.ش. فلما لم یبق معه سوى أهل بیته خرج علی بن الحسین (ع) و کان من أصبح الناس وجها و أحسنهم خلقا فاستأذن أباه فی القتال فأذن له ثم‏ نظر إلیه نظر آیس منه و أرخى (ع) عینه و بکى ثم قال اللهم اشهد فقد برز إلیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک ص و... .

  

آیا حضرت لیلی (س) مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا حضور داشته است؟
پرسش
آیا حضرت لیلی (س) مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا حضور داشته است؟
پاسخ اجمالی
با جست‌وجو در کتاب‌های تاریخی، حضور مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا ثابت نشده است.
پاسخ تفصیلی
با جست‌وجو و تحقیق در کتاب‌های تاریخی، می‌توان به این نتیجه رسید که هیچ‌کدام از آنها، بویژه کتاب‌ها و مقاتلی که به واقعۀ کربلا اهمیت داده‌اند و اسم بزرگان و دیگر زنان امام حسین (ع) و جوانان هاشمی و اصحاب و حتی کودکان را نقل کرده‌اند، نامی از حضرت لیلی و حضورش در کربلا نبرده‌اند. و با توجه به این‌که ایشان از خاندان سرشناس و مهمی بوده‌اند،[1] بسیار بعید است که با وجود حضور در کربلا، از ایشان غفلت شده باشد.
محققان و عاشورا پژوهان متعددی نیز نسبت به حضور مادر حضرت علی اکبر در کربلا ابراز شک و تردید کرده‌اند.
مرحوم علامه مقرم می‌گوید: «برای ما نه سال وفاتش و نه مقدار عمرش و نه حضورش در کربلا روشن نشد، اگرچه حضورش در کربلا را دربندی در کتابش (اسرار الشهاده)، به بعضی از مجموعه‌‏هایی که صاحبانش معلوم نیست، نسبت داده است. اما همه مورخان این موضوع را ترک کرده و یادی از او در کربلا نکرده‏‌اند؛ شاید هم او پیش از حادثه‏ کربلا از دنیا رفته بود».[2]
مرحوم شیخ عباس قمی در نفس المهموم می‌گوید: «در بارۀ این که مادر حضرت علی اکبر در کربلا بوده یا نه؟ خبری ندیدم».[3]
مرحوم استاد شهید مطهری دربارۀ حضور مادر حضرت علی اکبر در کربلا می‌گوید: «یکى از معروف ترین قضایا که حتى یک تاریخ به آن گواهى نمی‌دهد، قصه لیلی مادر حضرت على اکبر است. البته ایشان مادرى به نام لیلی داشته‏‌اند، ولى یک مورخ‏ نگفته است که لیلی در کربلا بوده است».[4]
علامه سید محمد حسین طهرانی در این باره می‌گوید:«حقیر در هیچ یک از مقاتل حضور لیلی را در صحنه کربلا نیافته‌‏ام‏».[5]
با توجه به کتاب‌های تاریخی و نظر محققان این بحث، می‌توان چنین نتیجه گرفت که حداقل کسی از حضور ایشان در کربلا یاد نکرده است و با توجه به ضبط دقیق و جزئیات کربلا توسط تاریخ نگاران و مقاتل نویسان، اثبات حضور ایشان در کربلا بسیار بعید است.
 

[1] حضرت لیلى دختر ابو مره خواهر زاده معاویه بن ابى سفیان بود. ابوالفرج اصفهانی،مقاتل الطالبیین، ترجمۀ م. جواد فاضل به نام فرزندان آل ابی طالب،ج‏1،ص 120، کتاب فروشی علمی، تهران، 1339 ش.
[2] به نقل از مجلۀ مبلغان (معاونت تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم)،شماره4،غلامرضا گلی زواره، مقاله حماسۀ حسینی و مسئله تحریفات، با اضافات.
[3] قمی، شیخ عباس، ترجمۀ نفس المهموم،شیخ محمد باقر کوه کمره ای،ص 397، انتشارات جمکران، قم، 1373 ش.
[4] مطهری، مرتضی،مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏17 ، ص  75، انتشارات صدرا،تهران.
[5] طهرانی، محمد حسین، امام شناسی، ج 15، ص 326، نشر علامه طباطبایی، مشهد مقدس، 1426 ق.
آیا حدیثی از حضرت علی اکبر(ع) نقل شده است؟
پرسش
آیا حدیثی از حضرت علی اکبر(ع) نقل شده است؟
پاسخ اجمالی
اگر منظور این است که ایشان حدیثی از معصومان(ع)؛ یعنی جد یا پدر یا عموی خود نقل کرده باشد، باید گفت که با تحقیق و جست‌وجویی که انجام گرفت، چنین حدیثی یافت نشد. اما اگر منظور این است که چیزی از سخنان حضرت علی اکبر(ع) در تاریخ نقل شده باشد، باید گفت که بله! خصوصاً در نهضت عاشورا سخنانی از ایشان نقل شده که یکی از آنها، رجزی است که در مواجهه با دشمن آن‌را ایراد کرده:
«أنا علیّ بن حسین بن علی
نحن و ربّ البیت اولى بالنّبی‏
تاللّه لا یحکم فینا ابن الدّعی».[1]
من علی بن حسین بن علی هستم. قسم به پروردگار کعبه که ما به پیامبر شایسته‌تر هستیم. به خدا قسم که اجازه نمی‌دهیم که یک زنازاده بین ما حکم کند.
 

[1]. ابو مخنف کوفى، لوط بن یحیى‏، وقعة الطف، محقق: یوسفى غروى، محمد هادى، ص 241، ‏دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ سوم، 1417ق.
حضرت علی اکبر در روز عاشورا چند نفر از دشمنان را کشت و چگونه به شهادت رسید؟
پرسش
حضرت علی اکبر در روز عاشورا چند نفر از دشمنان را کشت و چگونه به شهادت رسید؟
پاسخ اجمالی
على اکبر(ع) در واقعه عاشورا، از ارکان سپاه امام حسین(ع) به شمار می‌رفت. گزارش‌های تاریخی گوناگونی درباره چگونگی جنگیدن و شهادت ایشان و تعداد دشمنانی که توسط حضرتشان به هلاکت رسیدند، در منابع روایی نقل شده است؛ در برخی از این منابع به تعداد - البته با اختلاف در عدد(54، 70،‌ 200 و ...) - اشاره شده است. ولی در برخی از آنها تنها به عباراتی مانند «گروه زیادی را کشت»  بسنده شده است.
به هر حال، نباید در این‌گونه موارد، آمار را طوری اعلام کرد که شبیه افسانه باشد تا واقعیتی تاریخی.
 
پاسخ تفصیلی
على اکبر(ع)، یکی از فرزندان امام حسین(ع) بود[1] که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن، به حدّى شبیه پیامبر خدا(ص) بود که هر کس شوق دیدار پیامبر را داشت، به او می‌نگریست، چنان‌که پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به میدان نبرد، فرمود:
«خداوندا ! گواه باش که جوانى براى جنگ با آنان می‌رود که شبیه‌ترینِ مردم به پیامبرت از جهت صورت و سیرت و سخن گفتن است».[2]
«و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو می‌شدیم، به او نگاه می‌کردیم».[3]
على اکبر(ع) در واقعه عاشورا، از ارکان سپاه امام حسین(ع) به شمار می‌رفت. او هنگامی که در مسیر کربلا خبر به شهادت رسیدنش را از پدر بزرگوارش شنید،‌ بر حق‌مدارى تا ایثار جان تأکید کرد.[4]
براى اقامه جماعت به امامت حسین(ع) در جریان برخورد سپاه حُر با کاروان امام(ع) نقش مؤذن را بر عهده گرفت.[5]
در شب عاشورا از افرادی بود که مسئولیت آب‌رسانى به خیمه‌ها را بر عهده گرفت. [6]
بنابر نقل مشهور، ایشان براى نبرد و شهادت، پیش از دیگر افراد بنی هاشم خود را داوطلب کرد.[7] و ...
با وجود این همه فضائل، اما گفتنى است که در شمارى از منابع متأخّر، مطالبى در ذکر مصائب على اکبر(ع) گزارش شده است که در منابع معتبر کهن، یافت نمی‌شود، بلکه خلافِ واقع بودن بسیارى از آنها، قطعى است؛ مانند: امام حسین(ع)، وقتى دید که فرزند جوانش على اکبر به میدان جنگ می‌رود، به حال احتضار در آمد![8] عمّه‌ها و خواهران على اکبر، از به میدان رفتن وى، ممانعت کردند![9] زینب(س) قبل از رسیدن امام حسین(ع) به بالین على اکبر، خودش را روى جنازه او انداخت؛ چون می‌دانست که اگر برادرش، فرزند خود را کشته ببیند، روح از بدنش مفارقت می‌کند![10]
امام حسین(ع) کسی را ندید که یاریش کند کمر آن جوان را گرفته بر خانه زین نهاد، از یک طرف گیسوان او، از طرفى پاهاى او به زمین می‌رسید![11]
با آن‌که گزارش‌هاى فراوان قابل استنادی، درباره جنگیدن و شهامت و شجاعت حضرت علی اکبر(ع) در منابع معتبر کهن آمده است، اما در مورد تعداد افرادی را که در روز عاشورا به دستان ایشان به هلاکت رسیده‌اند، در برخی منابع تنها به عباراتی مانند «گروه زیادی را کشت»[12] بسنده شد. اما در منابع دیگر گزارش‌های گوناگونی در مورد تعداد افراد نیز ارائه شده است.
در این‌جا به برخی از گزارش‌ها درباره چگونگی نبرد و شهادت حضرت علی اکبر و افرادی که به دست ایشان به هلاکت رسیده‌اند، می‌پردازیم:
1. شیخ صدوق(متوفای 381 هـ.ق‏) می‌گوید: هنگامى که على اکبر(ع) براى مبارزه به سوى دشمن رفت، چشمان حسین(ع)، گریان شد و گفت: «خدایا! تو بر ایشان گواه باش، که فرزند پیامبرت و شبیه‌ترینِ مردم به او در صورت و سیرت، به سوى آنان می‌رود».
على اکبر (ع) نیز چنین رَجَز[13] می‌خواند:
من على، پسر حسین بن علی‌ام
به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر، نزدیک‌تریم.    
آیا نمی‌بینید که چگونه از پدرم، حمایت می‌کنم؟
آن‌گاه، ده نفر از آنان را کُشت و سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر! تشنه‌ام.
حسین(ع) فرمود: «شکیبایى کن، پسر عزیزم! جدّت با کاسه‌اى پُر به تو می‌نوشانَد».
او باز گشت و جنگید و چهل و چهار نفر از دشمنان را کُشت و سپس، به شهادت رسید. درود خدا بر او باد![14]
2. خوارزمى(متوفای 568 هـ.ق‏) در مقتل الحسین(ع) پس از نقل به میدان رفتن على اکبر(ع) و رجز خوانی او می‌گوید:
وى، پیوسته می‌جنگید تا ضجّه کوفیان، از فراوانىِ کُشتگانشان، بلند شد!
حتّى روایت شد که او با وجود تشنگى، صد و بیست مرد از آنان را کُشت.
سپس به سوى پدرش باز گشت و در حالى که زخم‌هاى فراوانى به او زده بودند، گفت:
اى پدر! تشنگى مرا کُشت و سنگینىِ آهن، تاب مرا بُرد. آیا آبى براى نوشیدن هست تا با آن در برابر دشمن، نیرو بیابم؟!
حسین(ع)گریست و فرمود:
«اى پسر عزیزم! بر محمّد و على و پدرت، سخت است که از آنان، چیزى بخواهى و آن‌را اجابت نکنند، و از آنان، یارى بخواهى و تو را یارى نکنند. پسر عزیزم ! زبانت را [بیرون] بیاور».
آن‌گاه، زبانش را گرفت و آن‌را مکید. سپس، انگشترش را به او داد و فرمود:
«این انگشتر را به دهانت بگیر و براى نبرد با دشمنت، باز گرد که من، امید می‌برَم که شب نرسیده، از کاسه لبریز جدّت، چنان شربتى بنوشى که پس از آن، دیگر هرگز تشنه نشوى».
پس على اکبر(ع) به میدان باز گشت و حمله بُرد و به جنگ، ادامه داد تا این‌که کشتن را به دویست نفر تکمیل کرد. سپس، مُنقِذ بن مُرّه عبدى، ضربه‌اى بر فرقِ سرش زد که او را به زمین انداخت. [دیگر] سپاهیان نیز شمشیرهایشان را بر او فرود آوردند.
او از گردن اسب، آویخت. اسب، او را به میان دشمن بُرد و آنان، او را با شمشیرهایشان، تکّه تکّه کردند.
چون جان به گلویش رسید، با بالاترین صدایش ندا داد: اى پدر! این، جدّم پیامبر خدا(ص) است که با کاسه لبریزش، به من شربتى نوشانْد که پس از آن، هرگز تشنه نخواهم شد و به تو می‌فرماید:
«بشتاب که کاسه‌اى برایت، نگاه داشته‌اند!».
حسین(ع)، بانگ بر آورد: «خداوند، بکُشد کسانى را که تو را کُشتند، اى پسر عزیزم! چه قدر در برابر خدا و بر هتک حرمت پیامبر خدا(ص)، گستاخ بودند! دنیا، پس از تو، ویران باد!».
حُمَید بن مسلم می‌گوید:
گویى هم اینک به زنى می‌نگرم که بسان خورشیدِ هنگام طلوع، به شتاب، بیرون می‌آید و آه و ناله سرداده، فریاد می‌کشد:
واى، محبوب من! واى، میوه دلم و نور چشمم!
درباره‌اش پرسیدم. گفتند: او زینب، دختر على است.
سپس، آمد تا خود را بر روى [پیکر] او انداخت.
حسین(ع) به سوى او آمد و دستش را گرفت و [بلند کرد و] به خیمه‌اش باز گردانْد.
آن‌گاه، با جوانان [خاندان خود] به سوى فرزندش رفت و فرمود: «برادرتان را ببرید!»
آنها، او را از آن جایى که بر زمین افتاده بود، برداشتند و آوردند و پیشِ روى خیمه‌اى نهادند که جلوى آن می‌جنگیدند.[15]
3. کشتن 70 تن؛ ابن شهر آشوب(متوفای 588 هـ.ق‏) می‌گوید: على اکبر(ع)، فرزند حسین(ع)، پیش آمد. او جوانى هجده ساله - و گفته شده که ٢٥ ساله بود - و صورت و سیرت و سخن گفتنش به پیامبر(ص) می‌مانْد. او رَجَز می‌خواند ... آن‌گاه، هفتاد نفر از جنگجویان آنان را کُشت. سپس به سوى پدرش باز گشت و در حالى که زخم‌هایى به او رسیده بود... آن‌گاه، او دوباره بر آنان، حمله بُرد... تا این‌که مُرّة بن مُنقِذ عبدى، از پشت به او نیزه زد [و دیگر سپاهیان دشمن، گِردش را گرفتند] و او را با شمشیرهایشان زدند.
حسین(ع) فرمود: «دنیا، پس از تو، ویران باد!».
آن‌گاه، او را به سینه‌اش چسباند و به درگاه خیمه‌اش بُرد... .[16]
4. برخی تعداد کشتگان را تا 500 نفر نیز رسانده‌اند. [17]
به هر حال، در یک نبرد خدامحورانه، آنچه مهم است ادای شجاعانه تکلیف است و تعداد کشتگان در مرحله بعد قرار دارد.
 

[1]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 135، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق.
[2]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج ‏5،ص 114، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[3]. سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 113، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج ‏2، ص 34، قم،  انوار الهدى‏، چاپ دوم‏، 1423ق‏. 
[4]. ر.ک: الفتوح، ج ‏5، ص 70 – 71.
[5]. البته این بنا بر یک قول است؛ ر.ک: شیخ صدوق، محمد بن على‏، الامالی، ص 154، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[6]. ر.ک: الأمالی، ص 156.
[7]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 106؛ اللهوف، ص 112؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 464، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ‏3، ص 200، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
بنا به نقل غیر مشهور ، نخستین شهید از خاندان امام حسین(ع)، عبد اللّه بن مسلم بن عقیل بوده است. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ‏4، ص 105، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ مقتل الحسین(ع)، ج ‏2، ص 30؛ ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 67، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق.
[8]. نویسنده کتاب «معالی السبطین» این مطلب را  از شیخ جعفر شوشترى نقل کرده است؛ (حائرى مازندرانى(متوفای ۱۳۸۵هـ.ق)، محمّدمهدى، معالی السبطین، ج ۱ ص ۲۵۴، قم، شریف الرضی).امّا بنا بر تحقیق و جست‌وجو در آثار مرحوم شوشتری، در هیچ یک از آثار ایشان این مطلب یافت نشد.
[9]. معالی السبطین، ج ۱، ص ۲۵۴.
[10]. گفتنى است اصل زودتر آمدن حضرت زینب بر بالین على اکبر در برخى منابع معتبر آمده است ولی اشکال عمده، در بیان علّتى غیر واقعى براى ماجراست. مؤلّف معالى السبطَین می‌گوید : «زینب(س) آمد تا امام(ع) از دنیا نرود!»؛ معالی السبطین، ج ۱ ص ۲۵۴.
[11]. فشارکی، محمد باقر بن محمد جعفر، عنوان الکلام، ص ۲۸۲، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ پنجم.
[12]. «قَتَلَ جَمْعاً کَثِیراً»؛ اللهوف، ص 113.
[13]. یعنی؛ شعرهاى حماسى که جنگاوران در میدان‌هاى نبرد می‌خوانند. 
[14]. الأمالی، ص 162؛ نیز ر.ک: فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 188، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375ش.
[15]. مقتل الحسین(ع)، ج ‏2، ص 34 – 36.
[16]. مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 109.
[17]. أبو اسحاق اسفراینی(متوفای 418 هـ.ق)، ابراهیم بن محمد، نور العین فی مشهد الحسین، ص ۴۴، تونس، مطبعة المنار، بی‌تا.
آیا امام حسین (ع) بدون معطلی به علی اکبر (ع) اجازه میدان رفتن داده و سپس او را بدرقه کرده است؟
پرسش
می گویند که حضرت اباعبدالله (ع) به جوان خود حضرت علی اکبر (ع) بی معطلی اذن میدان داده است، اما مشاهده شده است که پس از رفتن علی اکبر ، امام حسین تا آنجا که می شد او را بدرقه کرد، آیا این مطلب صحیح است؟
پاسخ اجمالی

در مقتل لهوف که از معتبر ترین مقتل های کربلاست جریان اجازه گرفتن حضرت علی اکبر و میدان رفتن ایشان این گونه گزارش شده است:" هنگامی که همه اصحاب اباعبدالله به میدان رفته و به شهادت رسیدند و به جز اهل بیت (بنی هاشم) کسی باقی نماند علی بن الحسین (علی اکبر) (ع) که از زیباترین خوش اخلاق ترین مردم بود به نزد پدر آمد و اجازه میدان رفتن گرفت پس امام به او اجازه داد! سپس نگاه مأیوسانه ای به او کرده و گریه کرده و گفت: بار الها شاهد باش که شبیه ترین مردم به پیامبرت از نظر صورت و سیرت و اخلاق و سخن گفتن (تن صدا)را به سوی این قوم فرستادم.....".[1]

 

از این نقل می توان استفاده کرد که امام به او اجازه داده و با نگاه خود او را بدرقه کرده است.

 

. [1]سید بن طاووس، لهوف ص : 113،  " انتشارات جهان، تهران ،1348ه.ش. فلما لم یبق معه سوى أهل بیته خرج علی بن الحسین (ع) و کان من أصبح الناس وجها و أحسنهم خلقا فاستأذن أباه فی القتال فأذن له ثم‏ نظر إلیه نظر آیس منه و أرخى (ع) عینه و بکى ثم قال اللهم اشهد فقد برز إلیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک ص و... .

  

آیا حضرت لیلی (س) مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا حضور داشته است؟
پرسش
آیا حضرت لیلی (س) مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا حضور داشته است؟
پاسخ اجمالی
با جست‌وجو در کتاب‌های تاریخی، حضور مادر حضرت علی اکبر (ع) در کربلا ثابت نشده است.
پاسخ تفصیلی
با جست‌وجو و تحقیق در کتاب‌های تاریخی، می‌توان به این نتیجه رسید که هیچ‌کدام از آنها، بویژه کتاب‌ها و مقاتلی که به واقعۀ کربلا اهمیت داده‌اند و اسم بزرگان و دیگر زنان امام حسین (ع) و جوانان هاشمی و اصحاب و حتی کودکان را نقل کرده‌اند، نامی از حضرت لیلی و حضورش در کربلا نبرده‌اند. و با توجه به این‌که ایشان از خاندان سرشناس و مهمی بوده‌اند،[1] بسیار بعید است که با وجود حضور در کربلا، از ایشان غفلت شده باشد.
محققان و عاشورا پژوهان متعددی نیز نسبت به حضور مادر حضرت علی اکبر در کربلا ابراز شک و تردید کرده‌اند.
مرحوم علامه مقرم می‌گوید: «برای ما نه سال وفاتش و نه مقدار عمرش و نه حضورش در کربلا روشن نشد، اگرچه حضورش در کربلا را دربندی در کتابش (اسرار الشهاده)، به بعضی از مجموعه‌‏هایی که صاحبانش معلوم نیست، نسبت داده است. اما همه مورخان این موضوع را ترک کرده و یادی از او در کربلا نکرده‏‌اند؛ شاید هم او پیش از حادثه‏ کربلا از دنیا رفته بود».[2]
مرحوم شیخ عباس قمی در نفس المهموم می‌گوید: «در بارۀ این که مادر حضرت علی اکبر در کربلا بوده یا نه؟ خبری ندیدم».[3]
مرحوم استاد شهید مطهری دربارۀ حضور مادر حضرت علی اکبر در کربلا می‌گوید: «یکى از معروف ترین قضایا که حتى یک تاریخ به آن گواهى نمی‌دهد، قصه لیلی مادر حضرت على اکبر است. البته ایشان مادرى به نام لیلی داشته‏‌اند، ولى یک مورخ‏ نگفته است که لیلی در کربلا بوده است».[4]
علامه سید محمد حسین طهرانی در این باره می‌گوید:«حقیر در هیچ یک از مقاتل حضور لیلی را در صحنه کربلا نیافته‌‏ام‏».[5]
با توجه به کتاب‌های تاریخی و نظر محققان این بحث، می‌توان چنین نتیجه گرفت که حداقل کسی از حضور ایشان در کربلا یاد نکرده است و با توجه به ضبط دقیق و جزئیات کربلا توسط تاریخ نگاران و مقاتل نویسان، اثبات حضور ایشان در کربلا بسیار بعید است.
 

[1] حضرت لیلى دختر ابو مره خواهر زاده معاویه بن ابى سفیان بود. ابوالفرج اصفهانی،مقاتل الطالبیین، ترجمۀ م. جواد فاضل به نام فرزندان آل ابی طالب،ج‏1،ص 120، کتاب فروشی علمی، تهران، 1339 ش.
[2] به نقل از مجلۀ مبلغان (معاونت تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه علمیه قم)،شماره4،غلامرضا گلی زواره، مقاله حماسۀ حسینی و مسئله تحریفات، با اضافات.
[3] قمی، شیخ عباس، ترجمۀ نفس المهموم،شیخ محمد باقر کوه کمره ای،ص 397، انتشارات جمکران، قم، 1373 ش.
[4] مطهری، مرتضی،مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏17 ، ص  75، انتشارات صدرا،تهران.
[5] طهرانی، محمد حسین، امام شناسی، ج 15، ص 326، نشر علامه طباطبایی، مشهد مقدس، 1426 ق.
حضرت علی اکبر﴿ع﴾ کی تاریخ ولادت کس دلیل کی بنا پر ١١شعبان کو قطعی طور پر معین کی گئی ہے؟
سوال
مجھے ایک تحقیقی کام اور کچھ مسائل ثابت کرنے کے لئے، حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ کی تاریخ ولادت کے سلسلہ میں موثق دلیل اور تاریخی اسناد کی ضرورت ہے۔ حضرت علی اکبر﴿ع﴾ کی تاریخ ولادت کس دلیل کی بنا پر ١١شعبان کو قطعی طور پر معین کی گئی ہے؟ اس کو کس نے معین کیا ہے؟ یہ تاریخ کن بنیادوں اور شواھد پر معین کی گئی ہے؟ آپ کی روزمرہ توفیق کی آرزو کے ساتھ.
ایک مختصر
“ طبقات ابن سعد“[1] اور“ تاریخ طبری”[2] جیسے تاریخ کے ابتدائی منابع اور شیخ عباس قمی کی کتاب“ نفس المھموم”[3] میں حضرت علی بن الحسین ﴿ع﴾ کی سوانح حیات بیان کی گئی ہے، لیکن ان کی تاریخ ولادت کے بارے میں کوئی اشارہ نہیں کیا گیا ہے۔
لیکن بعض مورخین جیسے، “ابن ادریس” نے “ سرائر” میں، حضرت علی اکبر﴿ع﴾ کی تاریخ تولد، خلیفہ سوم، عثمان کی خلافت کے آخری برسوں میں واقع ھونا لکھا ہے۔[4]
علامہ عبدالرزاق مقرم، بھی اس نظریہ کو اہمیت دیتے ھوئے حضرت علی اکبر﴿ع﴾ کی تاریخ ولادت ۳۳ ہجری قمری جانتے ہیں جو ابن ادریس [5]کے نظریہ کے مطابق ہے۔
اس بنا پر حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ عاشورا کے دن ۲۷ سال کے تھے اور اس طرح عاشورا کے دن ان کا امام سجاد ﴿ع﴾ سے بڑا ھونا ثابت ہے، جو ۲۲ سال کے تھے اور اس پر تمام دانشوروں کا اتفاق ہے۔
حضرت علی اکبر﴿ع﴾ کی ولادت کے دن کے بارے میں صرف علامہ عبدالرزاق مقروم نے اپنی کتاب “ مقتل الحسین” اور کتاب “ علی اکبر”[6] میں لکھا ہے کہ : حضرت علی اکبر﴿ع﴾ ١١شعبان سنہ ۳۳ہجری قمری کو پیدا ھوئے ہیں۔[7]
اس کے بعد جن لوگوں نے بھی حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ کی تاریخ ولادت ذکر کی ہے، انھوں نے ان ہی مذکورہ دو کتابوں سے استفادہ کر کے نقل کیا ہے۔
علامہ مقرم نے بھی اس تاریخ کو سید محمد عبدالحسین جعفری حائری کی مخطوط کتاب “ انیس الشیعہ” سے نقل کیا ہے ۔ بظاہر معلوم نہیں ہے کہ صاھب “انیس الشیعہ” نے اس مطلب کو کس منبع سے نقل کیا ہے۔
کتاب “ الذریعہ الی تصانیف الشیعہ” کے مؤلف کتاب “ انیس الشیعہ” کی خصوصیات بیان کرتے ھوئے کہتے  ہیں:
“ اس کتاب کو مؤلف نے سنہ ١۲۴١ ہجری قمری میں، قمری مہینوں کی ترتیب کی بنا پر ماہ ربیع الاول کے مہینہ سے شروع کرکے تالیف کیا ہے۔ [8]
اس بنا پر حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ کی پیدائش کے دن کے بارے میں قرون اولیہ کی تاریخی کتابوں میں کوئی چیز بیان نہیں کی گئی ہے اور ان کی ولادت کے دن کے بارے میں صرف علامہ مقروم پر اکتفا کیا گیا ہے۔
 

[1] ۔ الطبقات الکبری، ج 5، ص 163،
[2]  ۔ طبری، تاریخ طبری ، ج 11، صفحۀ 520  و 629،  بیروت، دار التراث،  1387هجری قمری.
[3]  ۔ نفس المهموم"[3] ، ص 394(انتشارات مسجد جمکران)
[4] ۔ سحاب رحمت،ص 449
[5]  ۔ مقرم، عبدالرزاق، مقتل الامام الحسین، ص 256، انتشارات المکتبة الحیدریة، قم ، 1383.
[6]  ۔ مقرم، علی اکبر، ص 12
[7]  ۔ مقرم، عبدالرزاق، مقتل الامام الحسین، ص 256.
[8] ۔ تهرانی ،آقا بزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج2،ص 458، نشر اسماععیلیان، قم، 1408.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی